بیقرار
| ||
بهت بگم که من امشب خدا خدا کردم گهی نشسته و بر پا ترا صدا کردم ز ملامت به نفس خود کنایه زدم که چه شد باز دوباره دلم را اسیر مقتدا کردم *** نفس زنان به پیاپی سراغ تو می جستم خدا تویی و چگونه دلم فدا فدا کردم به عقل خویش تعنه زدم چگونه مجنون است زغفلتم بگذر بندگی چه سان ادا کردم *** ... [ جمعه 92/7/5 ] [ 3:18 عصر ] [ مهربان( مهر) ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |