بیقرار
| ||
من از اینکه سالهاست عاشقت شدم پشیمان نیستم تو می دونی که من اهل سو استفاده نیستم می دونی که من اهل رقابت در مقوله عشق نیستم هر وقت تصمیم می گرفتم بهت بگم دوست ات دارم ناگاه حرفی می زدی که داغدارم می کردی من نمی تونستم به غیر تو به کس دیگری فکر کنم همینکه فکر می کردم پشیمان می شدم و باز عاشق تو بودم اصلا نمی تونستم ازت دل بکنم بارها با هم دعوا کردیم اما من دوست ات داشتم به نظرت من باید عشقمو ثابت کنم یا اینکه تو باید ثابت کنی که من عاشق تو نیستم و نبودم بخاطرت با چند نفر دعوا کردم ترا عزیزتر از جانم می دونستم و می دونم چطور می خوای ثابت کنی که دوست ات ندارم می دونی که من در ابراز علاقه کمی مشکل دارم اصلا چطور می تونم به دروغ بهت بگم دوست ات دارم مگر می شه دروغکی هم دوست داشت اونم این همه سال چرا باید به دروغ به تو بگم دوست ات دارم چی را می خوام ثابت کنم خوب می دونی که من اهل دروغ گفتن نیستم تا حالا هم بهت دروغ نگفتم می تونی خلاف اش را ثابت کن که تا حالا حتی یکبار هم بهت دروغ گفته باشم آیا به نظرت حتی یکبار به من راست شو گفتی ؟ متاسفانه همه ... بود !!!!! [ جمعه 91/9/10 ] [ 10:45 عصر ] [ مهربان( مهر) ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |