دیگر نمی بینم ترا از بس که من کر دیده ام

بر شانه  بیگانه گان پای تو در  سر  دیده ام

از بس که تو بازیچه ای با دیگران پیچیده ای

من کرمک شبتاب را چون غنچه پر پر دیده ام

آویزه گوشت بکن فکری واسه هوشت بکن

تا بر نگشتی از ره ات هم بستر خر دیده ام 

کسی با"موج" موهایت "کنار" آمد به غیر از من؟
کسی با هستی اش پای قمار آمد به غیر از من؟

کدامین سنگدل فکر شکار افتاد غیر از تو؟
کدام آهو به میدان شکار آمد به غیر از من؟

می روم شاید کمی حال شما بهتر شود

می گذارم  با خیالم روزگارت  سر  شود

می ستایم رب خود را  از  فراغت  بیشتر 

می گریزم از جمالت تا که چشم ات تر شود

می رسانم دست خود را بر  فراز  قله ها

می سپارم سینه ام  جای کس دیگر  شود

چرا رفتی ؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
خیالت گر چه عمری یار من بود
امیدت گر چه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خبر کن
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده

هفت اصل براى نگهداشتن عشق، ازدواج، صمیمیت و دوستى

1- صد در صد تعهد.

2- ابراز کردن عشق و محبت، و نوازش در مورد نوازش، زن در طول بیست و چهار ساعت 20 مرتبه و مرد 12 مرتبه نوازش رو باید داشته باشه، و مى خواهد.

3- آن آدم براى شما مرکز توجه وتمرکز باشه . (یعنی نفر اول )

4- خواسته ها و احتیاج ها رو بطور واضح و شفاف بگید و ابراز کنید.

5- گفتن تمام و کمال واقعیت

6-ستایش و قدردانى از طرف مقابل.

7-فهمیدن، پذیرفتن و دوست داشتن او، البته همان گونه که هست.