سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیقرار
 
لینک دوستان

 

گفتم که چه شد رسم به تقدیر نکردی
سوزم که چرا عشق به شمشیر نکردی
گشتم که ترا بس شب و روز سینه خرابم
آتش زدی ام نوبر از آن شیر نکردی
حیران شدم و دست به دامان تو کردم
از فرط عطش لعل لبت سیر نکردی
خوش گشتی و خوش بودی و خوش باش
گویا که دلم بر غل و زنجیر نکردی
رفتی و شوی بکردی و تو پرواز گزیدی
آتش زدی و رحم دل پیر نکردی
سمی به دلم رفتی و های های گریستم
آغوش گشایم که ترا باز که تاخیر نکردی

[ یکشنبه 91/8/21 ] [ 9:53 عصر ] [ مهربان( مهر) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب

دانلود آهنگ




بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 27
کل بازدیدها: 115338